یک: هر آدمی یه دردی داره تو سینه ش که داره باهاش زندگی می کنه. حالا یکی اون درد رو تبدیلش کرده به یه کار بزرگ و در کنارش رشد هم کرده و یکی هم اون درد رو بزرگ کرده و داره با عقده هاش هم خودش و دیگران رو هم آزار میده.


دو: اینقدر این روز ها بدی و بدبختی زیاد شده که روی خوبیها رو پوشیده و خوبیها دیده نمی شن یا اگه دیده هم بشن خیلی ها وظیفه تعریفش می کنن.


سه: صبح دمی خواب خواهرم رو دیدم  و از خواب پریدم و توی جام کلی گریه کردم.شنبه دومین سالی بود که ترک مون کرد و من توی این دو سال هر لحظه به یادشم. دیشب که نشسته بودیم خواهرا و داشتیم توت می خوردیم عجیب یادش بودم چقدر جاش رو خالی کردیم. (حالا اشک تو چشام جمع شده و دارم این خط ها رو می نویسم همکارم زنگ زده و یه سوالی می پرسه که نمی تونم جلوی خنده م رو بگیرم)


چهار: آدما اگه می دونستن اتفاق های زیادی هست که باید بیفته تو زندگی شون، کتابهای زیادی هست که باید بخونن، سفر های زیادی هست که باید برن، فیلمهای زیادی هست که باید ببینن، آدمهای زیادی هست که باید باهاشون آشنا بشن هرگز بخاطر آهن و تیر و تخته و به روز بودن شون عمر نازنین شون رو هدر نمی دادن.


پنج: من فیلمهایی رو که توش کتاب یا فیلم معرفی می کنن رو دوست دارم. از تو فیلم ایتالیا ایتالیا تعریف کتاب "شکسپیر و شرکا" رو شنیدم، خریدم و 145 صفحه ی اول که تا حالا منو راضی کرده. تموم شد بیشتر در موردش می نویسم.


شیش: زندگی کنیم تا حسرت خیلی چیز ها رو سالهای بعد که به سالهای قبل مون نگاه می کنیم نداشته باشیم و آه نکشیم.



مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

پهنه ی کویر مجله اینترنتی پاسبون بهترين و جديد ترين اخبار آريا تهران سیب Diane ساخت و ساز مدرن - سازه های سبک صنعتی elisa وبلاگ مشهد جملات، اشعار و داستان هاي پر معني